شاهنامه
پایان سرایش شاهنامه درست است که در ظاهر روز ارد از اسفندماه یکی از سال های پایانی قرن چهارم بوده است اما من معتقدم که شاهنامه تمام نشده است.
شاهنامه وقتی تمام می شود که به عرض بشریت رسیده باشد. از سوی انسان های آگاه نیوشیده شده باشد. شاهنامه دربردارنده ی اندیشه ی بهروزی بشر است و همه ی ما باید به رشد انسان خدمت کنیم .
کی از اندیشه های بلند این مرد، این است که دانش را رها نکنیم و دیگر اندیشه ی این مرد این است که انسان باید قدرتی داشته باشد قدرتی که بتواند جهان نباتی و جمادی و حیوانی را تحت تسلط خودش بگیرد.
ز نیرو بود مرد را راستی
ز سستی کژی زاید و کاستی
شعر فردوسی تا شنیده نشود و تا به سماع بشری نرسد همچنان شاهنامه در حال سرایش است.
فردوسی شاهنامه را در شصت هزار بیت سرود و بقیه شاعران بزرگ که ادبیات حماسی ایران را دنبال کردند و هنوز هم دنبال می کنند ادامه ی آنرا می سازند.
بر این بوم اگر نیست سبزی به جاست
هم از خون سرخ سیاووش هاست .
ادبیات فاخر پرونده گشاده ی بشری است و سخن وقتی تمام است که شنیده بشود. و حال از این تعریف خود فردوسی که می گوید:
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
نمیرم از این پس که من زنده ام
باید ادراک بشود که فردوسی هنوز نمرده است!
فردوسی در من سرایش شاهنامه را ادامه می دهد..
در تو فهم شاهنامه را ادامه می دهد..
در نقاشی که با الهام گرفتن از اندیشه های حماسی نقش می آفریند دارد ادامه پیدا می کند.
هرگز شاهنامه تمام نشده است و هنوز ادامه می یابد.
به امید روزی که خورشید پاک نهد مرهم از نور بر زخم خاک
نظرات شما عزیزان: